خداحافظ انتظار
آره درست خوندی، نوشتم خداحافظ انتظار
تازه دارم به این نتیجه می رسم که انتظار چه چیز بیخود و بی معنی هست
اره واقعا انتظار چیزی رو کشیدن خیلی سخته، اینکه منتظر کسی باشه که برات عزیز باشه خیلی سخته، اره آدم رو کلافه می کنه اینکه منتظر رفیقت باشی تا با هم جایی برید، حالا چند ساعت و چند دقیقه اش به کنار، تو بگو فقط چند ثانیه، اونقدر آدم خسته میشه که ممکن بیخیال این منتظر شدن بشه ..
اما منظور من این انتظار نیس، من دارم از یه انتظار متقابل حرف می زنم. همه اون خستگی ها و کلافگی ها رو که بالا گفتم یادت باشه تا جلوتر برات بگم این یکی انتظار چقدر از اون یکی سختره
یه نکته ای که خیلی از ماها خواه و یا اکثرا ناخواه گرفتار اون شدیم، همین انتظار مدِ نظرِ من
انتظاری که مانع حرکت ما شده، انتظاری که نمیذاره جلو بریم و منتظر جوابشیم .
بعضی روزا وقتی یه کار خیر می کنیم یا حتی یه پیامک کوچیک به یکی بدیم، منتظریم تا اونم جبران کنه. اصلا پیش خودت میگی تا جبران اون کارمو نکنه، دیگه براش کاری نمی کنم و این میشه که ما خیلی وقتا درجا می زنیم و جلو نمیریم.
قبول دارم که کنار گذاشتن این خصوصیت سخته، اره می دونم بی توجهی از طرف یکی دیگه به ما سخته. سخته تو همش به فکر یکی باشه که اون اینطور نیست. اره آدمو افسرده می کنه اما دنیا همین جوره و کاریش هم نمیشه کرد.
همه جور آدمی با همه جور مشغله هایی وجود داره، پس ما نباید خودمون رو گرفتار این گونه اتظارات کنیم. باید جلو بریم و منتظر هر جوابی نباشیم. چه بسا برای خیلی از این کارها جوابی بس بزرگتر توسط خالقی عزیز منتظر ما باشه :)
اصلا می دونی چیه، یکی از بچه ها حرف خوبی می زد، می گفت دنبال این توجه ها نباش، اتفاقا وقتی هیچکی حواسش به تو نیس، یه کار بزرگ انجام بده، یه کاری که از خوبی دهن همه باز بمونه. اره این جور بهتره تا بخوام منتظر یه چیزای بیخودی باشم که درجا بزنم.
پس از این لحظه به بعد با انتظار خداحافظی کن و به خودت وکارهای خیرت در حق دیگران سلام کن.
میثاقی نو
93/1/20